چرا از همین شنبه شروع نمی کنیم؟ 😐
همه ما روزانه در حال حرکت هستیم. حرکت در مسیرهای مختلف که معمولاً ما را به مقاصدی کوتاه و ناپیوسته می‌رساند. اگر از بیشتر مردم سؤال کنید با یک آه از آرزوی خود میگویند که گوشه ذهنشان خاک می‌خورد. آرزوهای بسیار بزرگ که در ذهن کوچکشان نقش بسته و اکثر آن‌ها رسیدن به آن را غیرممکن می‌دانند.
مشکل این است که مردم آرزو را با هدف و راه رسیدن به آن یکی می‌کنند. فکر می‌کنند همه آن‌ها یکی هستند و برای رسیدن به آرزوی خود به اصل آن فکر می‌کنند مثلاً میگویند:
- آرزو دارم 10 کیلو وزن کم کنم
- آرزو دارم کسب‌وکار مورد علاقه‌ام را راه‌اندازی کنم
- آرزو دارم 1 میلیارد تومان در سال درآمد داشته باشم
این آرزوها آنقدر بزرگ و دست‌نیافتنی هستند که بیشتر مردم رسیدن به آن‌ها را غیرممکن می‌دانند. مانند کسی که بخواهد عرض یک رودخانه 100 متری را بپرد و به آن طرف رود برود. واقعیت همین است.
رسیدن به این‌ها غیرممکن است تا زمانی که شما تمرکزتان روی خــــــودِ کــــــار باشد نه نتیجه‌ها.
در واقع 2 چیز در جهان وجود دارد. کارهای غیرممکن و کارهای ممکن. کارهای غیرممکن مانند آرزوهای بالا هستند و کارهای ممکن مثل کارهایی است که ما روزانـــــــــه می‌توانیم انجام دهیم مانند:
- ورزش کردن روزی 2 ساعت
- کسب درآمد 100 هزار تومان بیشتر در روز
- بیشتر کار کردن در روز
کارهای که در بالا گفته شد همگی ممکن هستند. اما با یک فرمول ساده می‌تواند با استفاده از کارهای ممکن به آرزوهای غیرممکن رسید.
از ممکن به غیرممکن مأموریت ساده و قابل اجرا
چطور این شنبه مانند بقیه نباشد؟
مثال رودخانه را به یاد دارید. شما اگر تمام عمرتان سعی کنید که عرض یک رودخانه 100 متری را بپرید موفق نمی‌شوید و خیلی‌ها شما را دیوانه خطاب می‌کنند. هرچقدر تلاش کنید هم تأثیر ندارد. اما راه‌حل چیست؟
- تمرکزتان را از کار غیرممکن بردارید
- هدف اصلی را پیدا کنید
- مجموعه‌ای از کارهای ممکن را برای هدف طراحی کنید
برای توضیح بیشتر باید بگوییم که تمرکزتان را از پرش رودخانه بردارید، چون ممکن نیست. حالا سعی کنید که هدف از پرش را پیدا کنید. هدف شما این است که از رودخانه رد شوید و به آن طرف برسید. پس هدف رد شدن است. حالا می‌فهمید که رشد شد الزاماً نیاز به پرش ندارد. حالا در مرحله آخر ببینید چه کاری از دست شما برای عبور بر می‌آید. از خودتان بپرسید و ساده‌ترین راه ممکن را پیدا کنید:
- ساخت قایق
- شنا کردن
- گذاشتن سنگ‌های کوچک در عرض رودخانه
آسان‌ترین کار که از دستتان برمی‌آید را انتخاب کنید. این کار لزوماً سریع نیست و ممکن است طول بکشد اما چاره‌ای نیست. حالا فقط روی آن تمرکز کنید. مثلاً گذاشتن سنگ‌ها را انتخاب می‌کنید. یکی یکی سنگ‌هایی که بلند کردن آن در توانتان است را بردارید و در مسیر قرار دهید.
تمرکزتان را از رودخانه، عبور و آن‌طرف رود بردارید و فقط به کاری که میتوانید یعنی گذاشتن سنگ‌ها معطوف کنید. بعد از مدتی خواهید دید مسیری از سنگ‌ها ساخته‌اید که میتوانید به راحتی از آن عبور کنید.
مثال: چرا اکثر افراد در کاهش وزن موفق نمی‌شوند
مثال بهتر در این زمینه کاهش وزن است. اکثر کسانی که می‌خواهند وزن کم کنند تمرکزشان روی این است که بیشتر وزن کم کنند نه اینکه بیشتر ورزش کنند. آن‌ها یک هدف رؤیایی کاهش وزن را در ذهن دارند و پس از مدتی که موفق نشدند نا امید از باشگاه خداحافظی می‌کنند. اشتباه این افراد این است که آرزو را دنبال می‌کنند، آرزویی غیر ممکن برای کاهش وزن 10 کیلویی. آن‌ها هر روز در آینه نگاه می‌کنند و خودشان را وزن می‌کنند.
راه‌حل این است که تمرکزتان را روی تمرین بیشتر بگذارید. در واقع اعداد وزنتان را رها کنید و به این موضوع توجه کنید که مثلاً
- چطور میزان دویدنم را از 20 دقیقه به 25 دقیقه افزایش دهم
- چطور بیشتر وزنه بزنم، چطور بیشتر پیاده‌روی کنم
- و….
اگر روی این کارهای کوچک و قابل انجام تمرکز کنید و آن‌ها را انجام دهید به طور خود به خود خواهید دید که بعد از یک مدت زمان طولانی در نهایت به آرزویتان هم رسیده‌اید.
» چطور اقدامات ممکن را شناسایی کنیم
شناسایی اقدامات ممکن شاید به این راحتی نباشد. در واقع گاهی ما چون برای رسیدن به نتیجه هیجان زده هستیم، ذهن ما اقداماتی را پیشنهاد می‌دهد که بعداً از پس آن‌ها بر نمی‌آییم. مانند هزاران شنبه‌ای که می‌خواستیم کاری را شروع کنیم و انجام نداده‌اید. شما باید با عقل خود یک اقدام ممکن را شناسایی کنید نه با احساستان. همیشه آسان‌ترین راه و ساده‌ترین کاری که از دستتان برمی‌آید را به عنوان اقدام اولیه ممکن در نظر بگیرید و بعدها آن را ارتقاء دهید.
یک مثال ساده: همه ما تاکنون 100 بار تصمیم گرفتیم که مثلاً از شنبه صبح زود بیدار شویم و ورزش کنیم.
در ذهن ساده‌اندیش ما این است که بیدار شدن 6 صبح و ورزش کردن بسیار ساده است و فوراً حساب‌کتاب می‌کنیم که خب از شنبه 6 بیدار می‌شود ورزش میکنم و حتماً پس از 1 ماه به فرم ایده آل بدنی مرسم. اما در واقع هیچ‌گاه شما ورزش نمی‌کنید و هیچ‌گاه در این مسیر موفق نمی‌شوید.
چـــــــــــــرا؟ دلیلش ساده است. شما اقدام ممکن را اشتباه انتخاب کرده‌اید.
در واقع ورزش صبحگاهی ساعت 6 یک آرزوست پس شما نباید به سمت آن را معیار کار خود قرار دهید. اول ببینید که هر روز چه ساعتی از خواب بیدار می‌شوید. مثلاً 9. خب حالا 2 ماه اول تمرکز خود را روی این موضوع بگذارید که مثلاً هر روز 5 دقیقه زودتر بیدار شوید. این‌طوری هر 12 روز یک ساعت زودتر بیدار می‌شوید پس 36 روز زمان می‌برد تا بتوانید عادت کنید ساعت 6 صبح بیدار شوید.
متوجه شدید؟ آسان‌ترین کار ممکن این بود که روزی 5 دقیقه زودتر بیدار شوید نه اینکه یک‌باره صبح بیدار شوید و ورزش صبحگاهی کنید.
پیدا کردن آسان‌ترین راه ممکن و تمرکز روی انجام آن شاید بسیار ابتدای و حتی مضحک به نظر برسد اما همین کار چیزی است که تضمین می‌کند شما به اهداف خود می‌رسید.
» کدام اقدامات تأثیرگذاری بهتری دارند
گاهی در یک مسیر اقدامات ممکنی که میتوانید خودتان و تیمتان انجام دهید زیاد هستند. حالا اینجا این مسئله مهم می‌شود که چطور باید از بین آن‌ها اقدامات بهتر را شناسایی کرد و آن‌ها را انجام داد. مثلاً می‌خواهید سایت خود را بهبود ببخشید و میتوانید در این راه اقدامات ممکن زیر را به راحتی انجام دهید:
- نوشتن محتوا با کیفیت بهتر
- ایجاد شبکه اجتماعی برای سایت
- تبلیغات
خب مسلماً انجام همه این کارها هم‌زمان ممکن نیست. پس بهتر است آن‌ها را رتبه‌بندی کنید. برای این کار فاکتورهایی در نظر بگیرید که بشود به آن‌ها امتیاز داد مثلاً سهولت کار، هزینه کار، میزان تأثیرگذاری، اهمیت اجرا
بر اساس فاکتورهایی که تعیین کردید به کارهای ممکن و قابل انجام امتیاز دهید و آن موردی که بیشترین امتیاز را کسب کرد در اولویت انجام قرار دهید. این کار بهره‌وری شما را افزایش می‌دهد و از اتلاف وقت و انرژی شما جلوگیری می‌کند.
سپس تمرکز خود را بر روی انجام این کارهای کوچک ممکن معطوف کنید و دائم برسی کنید که چطور می‌توان این کارهای ممکن را به بهترین شکل ممکن انجام داد. استمرار کارهای کوچک مهم‌ترین نقش در رسیدن به اهداف بزرگ را ایفا می‌کند.
» آیا باید از آرزو غیرممکن غافل شویم؟
در کوتاه مدت، بله! در بلند مدت نه.
درست است که ما باید تمرکز اصلی خود را روی کارهای ممکن کوچک بگذاریم اما نباید هدف اصلی را فراموش کنیم. تمامی حرکت ما برای این است که به آرزوی بزرگ خود برسیم. پس نباید از مسیر منحرف شویم. اما نباید هم ذهن خود را درگیر آن کنیم.
در واقع ایجاد تعادل بین این دو شاید کار دشواری باشد اما تنها راه نجات شماست. بهترین روش عمل کردن این است که تمرکز روزانه و هفتگی خود را روی بهتر انجام دادن کارهای ممکن بگذارید، اما آخر هر ماه هدف اصلی را پیش رویتان قرار دهید و یک پایش کلی انجام دهید که چقدر این کارهای ممکن ساده در مسیر هدف اصلی هستند. اگر انحرافی وجود دارد و دارید از مسیر خارج می‌شوید باید کارهای ممکن کوچک را اصلاح کنید تا ماه آینده مسیرتان درست‌تر شود.
همچنین شما در پایان هر ماه سعی کنید کارهای ممکن را نیز ارتقا دهید، یعنی چند پله بالاتر بیایید و کمی کارها را دشوارتر کنید. مثلاً اگر برای رسیدن به درآمد 1 میلیاردی در سال می‌جنگید و کار ممکن شما این است که در روز 1 ساعت بیشتر کار کنید.
سعی کنید آخر ماه آمار را بالاتر ببرید، و یا کارهایی ممکن و ساده دیگری را در کنار کار قبلی انجام دهید تا کسب‌وکارتان بیشتر به موفقیت نزدیک شود و در نهایت شما هم به آرزوی غیرممکن خود که کسب درآمد بالایی است برسید.
پایش، اندازه گیری، اصلاح و سنجش مسیر از مهم‌ترین کارهایی است که دائماً باید بر روی کارهای ممکن ساده انجام شود تا در آخر به نتیجه دلخواه نهایی دست پیدا کنید.
منبع سوخت جت
فرناز فرزان
