برایم کتاب بخوان...
بسته اینترنت ارزان

مدیر سبز

آموزش بازاریابی نوین

هیچ راز و جادویی قوی‌تر از انگیزه نیست که شما را به اهدافتان برساند. واقعیت زندگی این است که اکثر مردم صبح‌ها به سختی از خواب بیدار می‌شوند، در طول روز سخت کار می‌کنند و یک زندگی عادی را پیش می‌برند. اما افراد موفق صبح زود با اشتیاق بیدار می‌شوند، خوب کار می‌کنند و در نهایت به اهداف خود می‌رسند.

حقیقت این است که هیچ کس با چنین ویژگی‌هایی متولد نمی‌شود. افراد موفق تفاوتشان این است که می‌خواهند موفق باشند. هرکسی در دنیا می‌تواند 5 صبح بیدار شود، اگر واقعاً این را بخواهد! اما بیشتر مردم دوست ندارن که خودشان را در سختی قرار دهند. هرکسی توان آن را دارد که از یک کارگر معمولی به یک کارآفرین موفق تبدیل شود. چیزی که در جامعه اطراف ما رخ داده، البته بسیار کم.

اگر بخواهیم این موضوع را ریشه‌یابی کنیم به یک دلیل اصلی برمی‌خوریم. همه چیز به “میــــــل” انسان بازمی‌گردد. میل یا همان انگیزه درونی چیزی است که یک نفر را به سمت هدف‌های بزرگ می‌کشاند. همان چیزی که باعث می‌شود شما به صورت اتوماتیک وار 5 صبح بیدار شوید تا کار را هرچه زودتر شروع کنید.

البته عموم جامعه از انگیزه خود برای رسیدن به چیزهای کوچک استفاده می‌کنند. مثل جمع کردن پول برای خرید یک ماشین یا ورزش کردن برای رسیدن به تناسب‌اندام و چیزهایی از این قبیل. این مدل انگیزه را انگیزه خارجی میگویند که البته چیز بدی هم نیست اما از آن نمی‌شود برای اهداف بزرگ و کارهای بلند مدت استفاده کرد.

هنگامی که شما آن ماشین، خانه یا حتی وضعیت مالی که مدت‌ها باانگیزه خارجی خود به دنبالش بودید به دست بیاورید چه؟ در ادامه چه می‌کنیم؟

بعد از یک مدت شما احساس پوچی خواهید کرد. دیگر آن ماشین برای شما جذاب نیست و به یک چیز کاملاً معمولی تبدیل شده.

حتی از اینکه به آن دست یافته‌اید شاید پشیمان هم باشید. این یک رویداد روانشناسی بزرگ است که پائولو کوئلو هم در کتاب کیمیاگر به آن اشاره کرده که به طور خلاصه آن را بیان می‌کنیم :

در کتاب آمده است پسرک پیش بلور فروش کار می‌کرد، پیرمرد آرزو داشت به مکه برود و هر روز کاروان‌هایی حجی که از مکه حرکت می‌کردند را می‌دید.
پسرک به پیرمرد گفت: تو که سال‌ها برای رفتن به مکه پول جمع کرده‌ای چرا به این سفر نمی‌روی؟
پیرمرد جواب داد: این فکر مکه است که مرا زنده نگه داشته است. این آرزو به من کمک می‌کند تا این روزهای یکنواخت، این قفسه‌های کریستال بی‌زبان و صرف نهار و شام در آن کافه مخوف را تحمل کنم. از این می‌ترسم که اگر روزی رؤیایم به تحقق بپیوندد، دیگر دلیلی برای ادامه حیات نداشته باشم.


هنگامی که شما چیزهای مادی را با انگیز خارجی خود به دست بیاورید. از لحظه تصاحب آن، آرام آرام آن را از دست خواهید داد. هرچه تعداد داشته‌هایتان بیشتر می‌شود انگیزه شما کمتر و کمتر می‌شود. شاید باورش برای شما سخت باشد اما طبق آمار وزارت بهداشت انگلستان میزان افسردگی در افراد ثروتمند تا 70% بیشتر از افراد متوسط و فقیر جامعه است.

اما چیزی هست که این مشکل را برطرف می‌کند. انگیزه درونی…
درواقع انگیزه داخلی که شما را به سمت هدف‌های قلبی سوق می‌دهد هرگز فروکش نمی‌کند. مانند آدرنالین درون خون شما که دائم بیشتر و بیشتر می‌خواهد. شما هرگاه به یک هدف داخلی برسید، به صورت خودکار به یک هدف بالاتر هدایت می‌شوید و هیچ‌گاه متوقف یا خسته نخواهید شد.

ما در ادامه 3 نوع مختلف از انگیزه داخلی را برای شما بیان خواهیم کرد
که می‌توانید از آن‌ها در زندگی خود استفاده کنید:

 

» انگیزه درونی شماره یک : تمایل به پیــــروزی

اگر به کتاب Relentless نوشته Tim Grover مراجعه کنید خواهید دید که او درباره دلایل موفقیت مایکل جردن و کوبی برایان صحبت می‌کند. در آنجا علت موفقی یک چیز اعلام می‌شود. میــــل به پیـــــروزی. نیروی درونی که سبب شد آن‌ها میلیون‌ها دلار از این راه به دست بیاورند. با یک تکنیک ساده. آن‌ها دوست داشتند پیروز شوند، از همه بهتر باشند و این انگیزه درونی میل به پیروزی زندگی‌شان را متحول کرد.

این فرق بین یک آدم معمولی که انگیزه خارجی پولدار شدن دارد و یک ورزشکار حرفه‌ای مثل مایکل جردن که انگیزه درونی میل به پیروزی دارد مشخص می‌شود. جالب اینجاست که بارها و بارها گفته‌اند که آن‌ها به هیچ‌وجه به پول فکر نمی‌کنند، از طریق پول انگیزه نمی‌گیرند و اصلاً برای پول کاری نمی‌کنند.

پول فقط چیزی است که به صورت اتوماتیک برای آن‌ها به دست می‌آید. آن‌ها میل به پیروزی دارند، فقط می‌خواهند بهترین بازیکن زمین باشند. بهترین ورزشکار جهان شوند و پیروزی را برای تیمشان به دست بیاورند.

» انگیزه درونی شماره دو:‌ هــــــدف

مسلماً مهم‌ترین انگیزه درونی هر انسانی هدف است. هیچ کارآفرین موفقی را نمی‌توانید پیدا کنید که یک هدف بزرگ در سر نداشته باشد. هدفی بزرگ که انگیزه درونی آن‌ها را ایجاد می‌کند. برای مثال به زندگی ایلان ماسک و استیو جابز نگاه کنید.

این دو نفر که از بزرگ‌ترین کارآفرینان جهان هستند که تأثیر فراوانی در زندگی مردم کره زمین گذاشته‌اند. اما این همه انرژی و سخت کوشی آن‌ها از کجا می‌آید؟ خودشان پاسخ داده‌اند که آن‌ها فقط به هدفشان فکر می‌کردند. فقط از طریق کار کردن در راه هدفشان لذت می‌بردند و تنها چیزی که می‌خواستند به آن برسند هدفی بوده که در سر داشتند.

استیو جابز وقتی از همسرش جدا می‌شود، زن او باردار بوده است. زمان تولد دخترش وکیل خانوادگی آن‌ها از او می‌خواهد که برود و دخترش را ببیند اما جابز می‌گوید که فرصت این کار را ندارد زیرا در حال کار کردن روی پروژه “مکینتاش” بوده است!!

اگر هدف اصلی خود را درست پیدا کنید، خواهید دید که مانند یک آتش‌فشان درون شما شروع به فوران می‌کند.

خواب را از شما می‌گیرد، هیچ وقت خسته نمی‌شوید، به هیچ اتفاق جانبی در جهان اطراف فکر نمی‌کنید. تنها و تنها با سرعت به سمت هدفی که درون شماست پیش خواهید رفت و به هیچ‌وجه متوقف نخواهید شد. پس برای پیدا کردن انگیزه درونی قوی باید هدف خود را پیدا کنید.

 

»‌ انگیزه دورنی شماره سه: تســــلط

تسلط یا یادگیری یک حرفه نیز می‌تواند انگیزه درونی قوی برای شما ایجاد کند. تسلط از آن جهت مهم است که یک امر پایان‌ناپذیر است. برای مثال اگر شما بخواهید یک فرد کاملاً حرفه‌ای در بازارهای مالی شوید باید 30 سال در بورس فعالیت کنید،

اگر بخواهید یک مربی فوتبال، یک فضانورد، یک نویسنده و هر چیز دیگری بشوید و هدفتان را بر روی حرفه‌ای شدن و تسلط کامل بر آن موضوع بگذارید خواهید دید که انگیزه‌ای پایان‌ناپذیر برای خودتان ایجاد کرده‌اید.

وقتی شما بخواهید در یک کار استاد شوید، شروع به کار کردن سخت می‌کنید. برای اطرافیانتان سخت است که شما را درک کنند، زیرا آن‌ها از انگیزه داخلی شما خبر ندارند. شاید حتی بخواهند به حالت نصیحت کردن به شما بگویند که آنقدر زندگی را سخت نگیرید و به خودتان زحمت ندهید اما از درون شما خبر ندارند.

از انگیزه فراوانتان که شما برای یادگیری و تسلط بر حرفه‌ای انتخابی خود دارید.

اگر می‌خواهی چیزی یاد بگیری درباره‌اش بخوان، اگر می‌خواهی چیزی را بفهمی درباره‌اش بنویس و اگر می‌خواهی در چیزی استاد شوید، آموزشش بده.

Yogi Bhajan کارآفرین برجسته‌ی پاکستانی

در نهایت باید گفت که انگیزه درونی مانند همان عشــــــق است. درواقع خود عشق است. وقتی به کاری عشق واقعی داشته باشید هر روز صبح بدون هیچ فشاری از خواب بیدار می‌شوید. با لبخند آماده هستید تا کار را پیش ببرید.

تفکر اشتباه این است که یک کارآفرین جوان به خانه، ماشین و ثروت یک فرد موفق نگاه کند – درحالیکه تنها چیزی که یک کارآفرین موفق باید بهش فکر کند رویاهایش است.

شما باید بدانید که آن فرد موفق با هدف ثروت به چنین چیزهایی دست پیدا نکرده است. بلکه اهدافی بزرگ‌تر درون او وجود داشته که برای رسیدن به آن‌ها سخت تلاش کرده است و در نهایت سبب شده تا در کنار آن به هدف‌های بیرونی نیز دست یابد.

تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که برای خودتان انگیزه‌های داخلی ایجاد کنید. از همان 3 روشی که در بالا گفته شد. بعد از این انگیزه‌ها به طور خودکار شما را به سمت هدف خواهند برد و خواهید دید که چقدر این کار آسان است.

منبع: سوخت جت

نظرات (۳)

۲۷ آبان ۹۷ ، ۲۱:۲۹ سیّد محمّد جعاوله
جالب بود.
۲۸ آبان ۹۷ ، ۲۲:۱۱ فرید پرهمت
خونده بودمش...

شما هم؟ََََََََ
پاسخ:
بسیارخوب
چطور؟ اینکه مطلب بازنشر شده؟
۲۹ آبان ۹۷ ، ۱۱:۱۸ فرید پرهمت
یعنی شما هم از این نوع محتوا استفاده می کنید
پاسخ:
البته همونطور که در قسمت تماس با ما ذکر شده این وبلاگ زیرنظر سایت مدیرسبز نیست و محتوا به صورت شخصی مدیریت میشه و بازنشر برخی محتوا هم برای استفاده دوستان انتخاب میشه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
شکستن مرزهای فروش
کتاب افزایش عملکرد درمحل کار
شکستن مرزهای موفقیت
کتاب تبدیل رویا به ثروت
مدیر سبز

مقالات و محصولات آموزش بازاریابی نوین

پیشنهاد ویژه
نرم افزار کنترل و مدیریت خانواده و فرزندان در اینترنت
ابزار وبلاگ
کد و ابزار وبلاگ
افزایش فالوور واقعی اینستاگرام
آموزش ورود به بازار بورس
آخرین نظرات
  • ۳۰ آذر ۹۷، ۱۱:۲۵ - حسین
    سپاس
  • ۲۷ آبان ۹۷، ۲۱:۲۹ - سیّد محمّد جعاوله
    جالب بود.