چگونه کارایی خودتان را افزایش دهید؟
اگر میخواهید استعدادهای پنهان خودتان را شکوفا کنید و درنتیجه توانمندیهای خودتان را افزایش دهید؛ نخست باید تغییری سازنده را در اندیشههایتان به وجود آورید. بههرحال، اگر فقط بکوشید اندیشههای خودتان را تغییر دهید و از تغییر دادن عملکردتان غافل شوید؛ پس، بیتردید درزمینهی شکوفاسازی استعدادها و تواناییهای واقعی وجودتان کوتاهی خواهید کرد. برای افزایش دادن کارایی خودتان، بهتر است این سه اقدام مهم را انجام دهید:
۱. خودتان را فقط به انجام دادن کارهایی محدود نکنید که درگذشته انجامشان دادهاید؛ بکوشید انجامدادن کارهایی را شروع کنید که میتوانید یا بهتر است آنها را انجام دهید.
نخستین گام بهسوی موفقیت این است: بکوشید هرچه بیشتر در انجامدادن همان کاری مهارت یابید که میدانید آن را چگونه انجام دهید. هرچه بیشتر بکوشید همان کاری را انجام دهید که در انجامدادن آن مهارت دارید؛ بیشتر و بیشتر به کارهایی ارزشمند پی میبرید که میتوانید آنها را انجام دهید. وقتی چنین اتفاقی میافتد؛ شما میتوانید دراینباره تصمیمگیری کنید. آیا به انجامدادن همان کاری ادامه میدهید که همیشه انجامش دادهاید یا میکوشید پرشی انجام دهید و کارهای جدید را بیازمایید؟ انجامدادن کارهایی جدید به نوآوری و کشفهایی جدید منجر میشود. در میان این اکتشافات به کارهایی پی میبرید که بهتر است آنها را طبق برنامهای منظم انجام دهید؛ به رشد کردن و شکوفاسازی هرچه بیشتر تواناییهای واقعی و راستینتان ادامه خواهید داد. اگر این کارها را انجام ندهید؛ پس همچنان درجا میزنید و ثابت باقی میمانید.
۲. خودتان را فقط به انجام دادن وظایفتان محدود نکنید؛ بکوشید از انجامدادن وظایفتان فراتر روید.
بسیاری از ما در جامعهای زندگی میکنیم که بهسادگی برای بهموقع حاضر شدن انسانها در محیط کارشان، بیتوجه به میزان همکاری آنان، به آنان حقوق و پاداش پرداخت میشود. درست به همین دلیل، بسیاری از انسانها فکر میکنند، فقط با انجام دادن وظایفشان، عملکردی خوب و مؤثر دارند.
چنین شیوهای به شکوفاسازی تواناییهای پنهان انسانها یا گسترش یافتن توانمندی آنان نمیانجامد. هر انسانی برای این منظور باید بسیار فراتر از وظایفش عمل کند.
جک ولش، مدیرعامل پیشین شرکت جنرال الکتریک، میگوید که باید در نقطهی اوج قرار بگیریم. اگر میخواهید خودتان را متمایز کنید، در کانون توجه و تمرکز قرار بگیرید و ازنظر شغلی پیشرفت کنید؛ باید کارهایی را فراتر از وظایفتان انجام دهید و به انسانی بهتر و شایستهتر از حد معمول و انتظار دیگران تبدیل شوید. شما باید در کل از سطح معمول فراتر روید. برای این منظور باید بیش ازآنچه دیگران از شما تقاضا میکنند، خودتان از خودتان تقاضا کنید؛ بیش ازآنچه دیگران از شما انتظار دارند، خودتان از خودتان انتظار داشته باشید؛ بیش ازآنچه دیگران باورتان دارند، خودتان بکوشید خودتان را باور کنید؛ در مقایسه با آنچه دیگران تصور میکنند باید انجام دهید، کارهایی بیشتر و بهتر را به ثمر برسانید؛ در مقایسه با آنچه دیگران تصور میکنند باید ببخشید، بخششهایی بیشتر و ارزندهتر را در کارنامهی زندگیتان ثبت کنید؛ در مقایسه با آنچه دیگران تصور میکنند باید درزمینهی یاریرساندن به همنوعانتان گام بردارید، تلاشهایی بیشتر را در این زمینه بهثمر برسانید.
انجامدادن کارهایی فراتر از انتظار دیگران، علاوه بر اینکه شما را از همکارانتان متمایز میکند، مزیتهایی دیگر را نیز برایتان به ارمغان میآورد زیرا سبب میشود شهرتی بینظیر را به دلیل عملکرد خوب و مؤثرتان بهدست آورید. این ویژگی درواقع سبب میشود به متمایز بودن عادت کنید. این تمایزها باگذشت زمان بیشتر و بیشتر میشوند. متمایز بودن مداوم سبب میشود تواناییهای وجودتان هر چه بیشتر شکوفا شوند و توانمندیتان هر چه بیشتر افزایش یابد.
۳. کارهای مهم و ارزشمند را فقط بهصورت گاهوبیگاه انجام ندهید؛ انجامدادن هرروزهی این کارها را شروع کنید.
شاید تاکنون این جمله را شنیده باشید: «زندگی همچون یک بوم بزرگ نقاشی است و شما باید، تا میتوانید، همهی رنگها را روی آن بپاشید.» من معنی و مفهوم این جمله و روحیهبخشی آن را دوست دارم؛ اما فکر نمیکنم چنین توصیهای به راستی توصیهای خوب و مناسب باشد، مگر اینکه خواستار به وجود آوردن آشفتگی و بینظمی باشید. اندیشهی بهتر این است که بکوشید از زندگیتان یک شاهکار بیافرینید. در این صورت وقتی میخواهید رنگی را روی بوم نقاشیتان به کار ببرید باید اندیشمندانه عمل کنید، هدفی شفاف را در نظر داشته باشید و رنگتان را آگاهانه و سنجیده انتخاب کنید. شاید چنین سؤالی برای شما مطرح شود: چگونه میتوانم چنین کاری را انجام دهم؟ برای این منظور، کافی است بکوشید هرروز کارهایی مهم و ارزشمند را انجام دهید.
هنری دیوید ثورو، نویسنده و فیلسوف، چنین نوشت:
«اگر انسان با اطمینان در مسیر رویاهای ارزشمندش پیشروی کند و بکوشد بهگونهای زندگی کند که آن را در تصورش پرورانده است با موفقیتی غیرمنتظره روبهرو خواهد شد که دستیابی به آن بهطورمعمول، در طی آن دورهی زمانی، کمابیش غیرممکن به نظر میرسد. او از حدومرزهایی ناپدید عبور خواهد کرد. قانونهایی جدید، جهانی و شگفتانگیزتر در وجود او و در محیط پیرامونش به جریان میافتند و او مجوزی را برای رفتن به حیطهای والاتر از هستی به دست میآورد.»