ستاره دریایی ات را پیدا کن! 🌟
دوست دارم ماجرایی را برای شما تعریف کنم. این ماجرا از نوشته های لورن آیزلی الهام گرفته. او دانشمند و شاعر بود.
روزگاری مرد فرزانه ای بود، که برای نوشتن مطالبش به لب اقیانوس میرفت. او عادت داشت که قبل از شروع کارش در ساحل قدم بزند. یک روز که در ساحل راه میرفت، هنگامیکه که در ساحل راه می رفت کسی را دید که حرکاتش شبیه رقص بود. او از اینکه فردی در آن موقع برقصد لبخندی زد. بنابراین تندتر حرکت کرد تا به اون برسد. وقتیکه نزدیک تر شد، دید که او مردی جوان است، و آن جوان نمی رقصد. اما در عوض خم می شود در ساحل و چیزی برمیدارد و خیلی آرام آن را به اقیانوس پرتاب میکند. هنگامیکه مرد فرزانه به اون نزدیک شد، صدایش کرد: صبح بخیر چکار میکنی؟ مرد جوان درنگ کرد، به بالا نگریست و جواب داد: ستاره دریایی به اقیانوس می اندازم.
+ فکر میکنم اجازه دارم بپرسم که چرا ستاره های دریایی را به اقیانوس می اندازید!
- خورشید بالا آمده و مد فرو میرود، و اگر آنها را به اقیانوس نیاندازم خواهند مرد.
+ اما جوان، مگر نمیدانی ساحل کیلومترها ادامه یافته و در امتدادش میلیون ها ستاره دریایی هست، ممکن نیست که بتوانی تاثیر بگذاری...
مرد جوان مودبانه گوش کرد، خم شد و ستاره دریایی دیگری برداشت!
و آن را در پشت امواج شکننده به اقیانوس انداخت و گفت: "برای آن یکی که موثر بود!"
پاسخش مرد فرزانه را متعجب کرد. او آشفته شده بود و نمی دانست چطور جواب دهد. بنابراین در عوض به کلبه اش بازگشت تا نوشته هایش را از سرگیرد. در تمام روز وقتی مینوشت تصویر آن جوان در ذهنش بود. سعی کرد اعتنایی نکند ولی آن تصویر پا برجا ماند.
دست آخر در اواخر ظهر متوجه شد که او به عنوان دانشمند و به عنوان شاعر به ماهیت اساسی عمل مرد جان پی نبره بود. زیرا دریافت که مرد جوان با آن کارش تصمیم گرفته بود که تنها نظاره گر گذر زندگی نباشد. بلکه تصمیم گرفته بود که در جهان عامل و فاعل و منشا اثر باشد. از خودش خجالت کشید، آن شب آشفته حال به رختخواب رفت. صبح از خواب بیدارشد و میدانست باید کاری کند. بنابراین بلند شد لباسش را پوشید، به ساحل رفت و مرد جوان را یافت. به همراه او روز را به انداختن ستاره دریایی به اقیانوس سپری کرد.
عمل آن مرد جوان نمایانگر چیزی با اهمیت برای ماست. ماهمگی توانایی اثرگذاری را داریم و اگر بتوانیم مانند آن مرد جوان به آن موهبت واقف شویم با قدرت بینشمان صاحب نیروی شکل بخشی به آینده مان می شویم، و این چالشی برای من و برای شماست!
هرکدام ازما باید ستاره دریایی مان را بیابیم. و اگر ستاره هایمان را خوب و خردمندانه پرتاب کنیم، تردیدی ندارم که قرن بیست و یکم جای بسیار خوبی خواهد بود...
به خاطر بسپارید بینش بی عمل صرفا یک رویاست. عمل بی بینش صرفا وقت گذرانیست، بینش به همراه عمل است که میتواند دنیا را دگرگون کند!