در این مقاله سعی کردم در بازاریابی اینترنتی به روندهایی بپردازم که کاملا برای شرایط ایران در نظر گرفتهشده است. یک وبمستر یا بازاریاب اینترنتی با تمرکز بر این ۵ مورد میتواند رشد کسبوکار آنلاین خود را در سال ۱۳۹۶ بسیار سریعتر کند.
دورهی روشهای پردردسر و بیقاعده به سرآمده است. در قرن ۲۱ باید با خلاقیت، بها دادن به ارزشها و ایجاد روابط اصولی، چه در اینترنت و چه در ملاقاتهای شخصی، فضای کاری مناسبی خلق کرد.
اگر این اتفاق افتاد، به شما ایمان میآورد و اعتماد پیدا میکند. آن وقت امکان دارد که از شما خرید کند. پس وظیفه شما این است که شخصیتی دوستداشتنی و وبسایتی جذاب داشته باشید.
بازاریابی محتوا چیست؟
تولید و انتشار مطالب مفید و مرتبط، برای جذب بازار هدف، بازاریابی محتوا نام دارد. هدف بازاریابی محتوا آن است که مخاطب با استفاده از مطالب رایگان، اعتماد و علاقه بیشتری به کسبوکار شما پیدا کند و در نهایت از شما خرید کند.
بازاریابی محتوا برای تمام کسبوکارها قابل استفاده است. شما توسط بازاریابی محتوا به مخاطبان نشان میدهید متخصص هستید و میخواهید به خریداران کمک کنید تا با دانش بیشتر درست تصمیم بگیرند. شما با بازاریابی محتوا به یک مشاور حرفهای تبدیل میشوید به دیگران مشاوره میدهید تا بهترین خرید ممکن را انجام دهند.
از دوستان بیانی و همکاران عزیز فعال در حوزه های مختلف وبسایت یا وبلاگ دعوت میشود در صورتیکه علاقمند هستند، در فروش برخی محصولات نرم افزاری و آموزشی با ما همکاری کنند.
جهت دریافت لینک ثبت نام، فرم زیر را تکمیل کنید تا بلافاصله لینک ثبت نام برای شما نمایان شود. پس از ثبت نام، لینک محصولات و روشهای تبلیغات یا بنرهای موردنیاز برای شما قابل مشاهده خواهد بود.
همه افراد فعال در اینترنت، وبلاگ، سایت و شبکه های اجتماعی، یا افرادی که به دنبال کار مکمل و درآمد جانبی هستند (کارمند، خانه دار و...) میتوانند از این موقعیت استفاده نمایند، چون تنها کار شما معرفی این محصولات می باشد و تمامی مراحل فروش و پشتیبانی برعهده ماست. جهت اطمینان از کیفیت محصولات یا پشتیبانی هم در هر لحظه میتوانید مشخصات خریداران را مشاهده نموده و از ایشان جویا شوید.
ژان بقوسیان متولد ۱۳۵۵ تهران است. وی دانشآموخته رشته الکترونیک تا مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه خواجه نصیر است و به دلیل علاقه به مباحث مدیریتی و بازاریابی، مدرک MBA را نیز از یک مؤسسه خارجی دریافت و یکسال نیز به صورت آنلاین در همان مؤسسه تدریس کرده است. پیش از تأسیس شرکت و سایت «مدیر سبز»، تجربیات موفقی را در حوزه فروش و بازاریابی کالاهای الکترونیک به دست آورد، اما به دلایلی مجبور شد آن کار را رها کند. با تأسیس مجموعه مدیر سبز، تمام وقت و انرژی خود را صرف آموزش و مشاوره بازاریابی و مدیریت کرده است. از وی تاکنون کتابهای بسیاری در این حوزهها منتشر شده و مجموعه مدیر سبز، بستههای آموزشی متعددی را ارائه کرده است. او تخصص اصلی خود را بازاریابی اینترنتی میداند.
مدلهای قدیم و جدید فروش
تقریبا همه فروشندگان برتر از روشی استفاده میکنند که آن را «مدل جدید فروش» مینامم. این مدل کاملا با مدل قدیمی متفاوت است که هنوز شرکتهای بسیاری آن را آموزش میدهند و فروشندگان بسیاری به طور گسترده از آن استفاده میکنند. هر یک از این مدلهای قدیم و جدید چهار بخش دارند.
نخستین بخش مدل قدیمی، یعنی در حدود ۱۰ درصد آن، به «نخستین برخورد» مربوط است. فروشنده با مشتری احتمالی روبهرو میشود و قبل از شروع بحثی کوتاه درباره آخرین بازی فوتبال یا برنامه تلویزیونی چیزی شبیه این میگوید «سلام، حالتان چطور است؟» سپس مستقیم سراغ گفتگوی فروش میرود.
در این مقاله میخوانید که چگونه محصولاتی جذاب و موفق تولید کنید و چگونه آنها را مدیریت و نامی برای آنها انتخاب کنید که به تقویت توان ذاتی آنها و انتقال آن توان و تأثیر بر مشتریان موردنظر بیافزاید. البته این فعالیتها دیربهدیر انجام میشود و افقهای برنامهریزی بلندمدتی دارد، اما میتوان گامهای کوچکی برای حفظ تازگی و سرزندگی محصول و تقویت مشاهدهپذیری و جاذبهی آن انجام داد. مدیریت محصولات بسیار شبیه باغبانی است. در باغبانی، دیربهدیر گیاهی تازه میکارند، اما گیاهان موجود مرتباً بررسی و نظارت میشوند.
در طراحی محصولات چه نکاتی را لحاظ کنیم تا بیشتر مورد استقبال قرار گیرد؟ اولین نکته آن است که تا جای ممکن از دام جدید و متفاوت بودن بپرهیزید! نوآوری باید بسیار متعادل و به اندازه به کار گرفته شود!
مغز طوری ساخته شده که بلافاصله نسبت به محصولات عجیب و نامرسوم واکنش نشان میدهد و از این موارد استقبال میکند. بسیاری از «تحقیقات بازار» درباره محصولات جدید به همین دلیل شکست میخورد.
برای بازاریابی محصول یا ایدهای جدید باید سه سوال کلیدی بپرسید. اغلب، اگر فروش محصول به هر دلیلی رضایتبخش نیست، میتوانید این سه سوال را از خود بپرسید. اکثر شرکتها سوال شماره یک را میپرسند، اما عجیب اینکه شرکتهای بسیاری که به آنها مشاوره دادم، هرگز دو سوال دیگر را نپرسیدند.